۱۴۰۳ آبان ۱۲, شنبه

وضعیت زنان و دختران در ایران بدتر شده

 گزارشگر ویژه سازمان ملل ازحکام ایران خواست

حقوق زنان ونیز حق حیات را دراولویت قرار دهد

مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل درمورد وضعیت حقوق بشر در ایران، با تاکید بر اینکه وضعیت زنان و دختران در ایران از لحاظ حقوق بشر «بدتر شده است»، از حکومت ایران خواست تا حقوق زنان و همچنین حق حیات را در اولویت قرار دهد.

خانم ساتو روز جمعه ۱۱ آبان با اشاره به نخستین گزارش خود که چندی پیش به کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کرد، تصریح کرد که به ویژه نگران واکنش حکومت ایران به جنبش «زن، زندگی، آزادی» و لایحه «حجاب و عفاف» است.

او در نخستین گزارش خود به مجمع عمومی سازمان ملل با اشاره به «عدم بهبود آشکار» در زمینه‌های مختلف حقوق بشری ایران در طول سال‌های گذشته، به موضوع زنان اشاره کرده و گفته است: «در حوزه رفتار با زنان وضعیت در واقع بدتر شده است».

او در گزارش خود همچنین یادآور شده که ایران هنوز کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان را تصویب نکرده است.

کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان معاهده‌ای بین‌المللی است که بیش از چهار دهه پیش به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید؛ با این حال ایران و چهار کشور دیگر هنوز این معاهده را امضا نکرده‌اند.

گزارشگر ویژه سازمان ملل با اشاره به افزایش فشارهای حکومتی پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، به بازداشت خودسرانه زنان اشاره کرده و نوشته است که او به همراه سایر کارشناسان سازمان ملل بارها از جمهوری اسلامی ایران خواسته است تا «مدافعان حقوق بشر را آزاد کند و دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی به موقع و مناسب را برای زندانیان فراهم سازد».

مای ساتو، حقوقدان ژاپنی، تیرماه امسال از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل به عنوان گزارشگر ویژه این شورا در امور ایران منصوب، و جانشین جاوید رحمان، گزارشگر قبلی، شد.

نگرانی از افزایش اعدام‌ها

خانم ساتو در نخستین گزارش خود به کمیته حقوق بشر مجمع عمومی همچنین به موضوع «حق حیات» پرداخته و از افزایش اعدام‌ها در ایران ابراز نگرانی کرده است.

به نوشته گزارشگر ویژه سازمان ملل، تنها در ماه اوت سال جاری میلادی دست‌کم ۹۳ نفر در ایران اعدام شدند.

او همچنین به شمار زیادی از زندانیان اشاره کرده است که با اتهاماتی از قبیل بغی، افساد فی الارض و محاربه در معرض خطر احکام اعدام هستند.

خانم ساتو تاکید کرده است که از دیدگاه او، موارد مربوط به نقض حق زندگی تنها مربوط به مجازات اعدام نیست و استفاده مرگبار حکومت از زور، مرگ در بازداشت، قوانین تایید یا توجبه‌کننده قتل، و عدم تحقیق مناسب در مورد مرگ‌های احتمالا غیرقانونی را نیز در بر می‌گیرد.

گزارشگر ویژه سازمان ملل از جمهوری اسلامی ایران خواسته است تا برای «کمک به یافتن راه‌هایی برای جلوگیری و رسیدگی به نقض حقوق بشر» با او همکاری کند.

او تاکید کرده است: «من آماده تعامل با ایران برای ارزیابی و رسیدگی به نگرانی‌های حقوق بشری هستم. من نقش خود را نه یک دشمن، بلکه یک کارشناس مستقل می‌بینم که ارزیابی‌اش می‌تواند به ایران در تقویت حمایت‌های حقوق بشری‌اش کمک کند».

ماموریت گزارشگر ویژه بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران است.

با این حال جمهوری اسلامی در دهه‌های گذشته به گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل اجازه سفر به به ایران و تهیه گزارش نداده است.

آخرین باری که یک گزارشگر سازمان ملل برای حقوق بشر در ایران به این کشور سفر کرد مربوط به دهه ۱۳۷۰ و پیش از تبدیل کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به شورای حقوق بشر است.

https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/117265/

۱۴۰۳ آبان ۵, شنبه

چقدر خوب خواهد شد اپوزیسیون ایران هم به مذاکره دعوت شود

 در ترکیه چه خبر است؟  

فیروز فردوسی، اخبار روزپنجشنبه ، ۳ آبان ۱۴۰۳- 24اکتبر2024 : هفته‌ی گذشته «دولت باغچه‌لی» رئیس حزب «حرکت ملی‌گرا» از میکروفون مجلس شورای ترکیه مستقیما عبدالله اوجالان(معروف به آپو) را مخاطب قرار داد و به او پیشنهاد صلح کرد: «بیا از همین میکروفون مجلس اعضای حزب پ. ک. ک. را مخاطب قرار بده و بگو سلاح خود را زمین بگذارند تا مذاکرات صلح راز شروع کنیم

هیچ‌کس انتظار چنین پیشنهادی را به‌خصوص از چنین کسی نداشت. برای اینکه خوانندگان ایرانی متوجه شوند این اتفاق چقدر شگفتی‌آور است، یک لحظه فکر کنند که مثلا خامنه‌ای بیاید خانواده‌های کشتار ۶۷ را مستقیما با هدف دلجویی مخاطب قرار دهد

ازهرطرف که نگاه کنیم، پیشنهاد دولت باغچه‌لی، رئیس حزب حرکت ملی‌گرا وشریک اردوغان، نقطه‌ی عطف مهمی در روند سیاست ترکیه ومنطقه است. این پیشنهاد بیشتر از این نظر حائز اهمیت است که از سوی سازمانیافته ترین حزب راست افراطی ‌وضد چریکی ترکیه مطرح شده است

پیشنهاد باغچه‌لی نشانگر دو‌چیز است: یکی اینکه رژیم ترکیه -به هرعلتی- خواهان پایان دادن به خشونت درجبهه‌ی کُردهاست. و دوم اینکه حاضر شده است برای اولین بار به طور رسمی اوجالان را در مقام مخاطب قرار دهد. از حیث تاریخی ما را به یاد مذاکره‌های صلح ایرلند می‌اندازد، اما تردیدی نیست که اکنون در برابر فرایند بسیار پیچیده‌تری هستیم. چون بازیگران منطقه‌ای از سوریه گرفته تا اسرائیل و امریکا واز جمله ج.ا. مخالف صلح هستند

به روشنی نمی‌دانیم چرا سیاست‌گزاران اصلی ترکیه چنین تصمیم ناگهانی‌ای گرفته‌اند. این واقعیت که هدف آنان بازگشت از اشتباه تاریخی خود باشد، خیالی است خام، زیرا در صحنه‌ی اجتماعی هر روز شرایط دموکراتیک محدودتر و نشانه‌های استبداد بیشتر می‌شود. در همین راستا در سال‌های اخیر نیز تا پیش از این ترور  جدید، دولت توانسته بود امنیت درون‌مرزی ترکیه را برقرار کند و این گمان   همه جا حاکم بود که پ. ‌ک. ک. مجبور به عقب‌نشینی شده است. یعنی دولت در شرایطی به اوجالان پیشنهاد  مذاکره کرد که دستش قوی‌تر بود

همین می‌رساند که احتمالا عاملی خارجی دراین چرخش مؤثر بوده است. راست این است که حاکمیت ترکیه از دو‌جناح نگرانی زیاد حس می‌کند: یکی از دولت خودمختار روژووا در شمال شرق سوریه، و یکی از تحریکات اسرائیل علیه خود. برای دفع کردن این هر دو‌خطر نیاز می‌بیند که اهرم نظامی پ. ک. ک. را که با هر دو جناح مذکور در ارتباط است، خلع سلاح کند. در مقابل حاضر است دروازه‌ی سیاست را رو به کُردها باز کند و مذاکرات صلح با آنان را پیش ببرد

حمله‌ی دیروز، ۲۳ اکتبر، آنکارا، که به احتمال زیاد از سوی پ. ک.‌ک. و یا فراکسیونی از آن رخ داد، نشانگر این است که لااقل همه در پ. ک. ک. مانند یکدیگر فکر نمی‌کنند و صحبت‌های « مراد کاراییلان»، سخنگوی این حزب، هم موید همین نکته است. او چند روز پیش از حمله‌ی مسلحانه و بمب‌گذاری در پردیس شرکت صنایع هوافضای ترکیه، با مخاطب قرار دادن آنکارا گفته بود : «بزودی خواهید دید ما هنوز چقدر در ترکیه قدرت داریم

 حمله را هرکس ترتیب داده است تنها یک هدف داشته وآن ضربه زدن به فرآیند جدید مذاکره‌طلبی دولت ترکیه است. با این همه، به نظر می‌رسد این بار دولت با خونسردی بیشتری بر تمایل خود برای شروع مذاکرات صلح اصرار می‌کند. پیام حزب «دم» و پیام بسیار روشن و‌تاثیرگذار «دمیرتاش» از زندان در حمایت از شروع مذاکرات گام‌های مثبتی است که نشان می‌دهد عملیات مسلحانه و بمب‌گذاری در پردیس شرکت صنایع هوافضای ترکیه در روز چهارشنبه به هدفش دست نیافته است

با اینکه رژیم ترکیه کوچک‌ترین گامی در جهت باز کردن فضای سیاسی برنمی‌دارد، و حتی کوشش می‌کند مسئله‌ی دمیرتاش را بیرون از فرایند جدید نگه دارد،  اما همین پیشنهاد جدیدش برای مذاکره با اوجالان، آن هم از کرسی مجلس چیز کمی نیست و خوشبختانه فعالان کُرد دیگر آن قدر آزموده و‌مجرّب شده اند که آن را به فال نیک بگیرند و هر کاری از دست شان برآید انجام دهند تا جنگ داخلی را هرچه زودتر در ترکیه به پایان برسانند

اگر اردوغان موفق به انجام این مهم بشود، البته دوره‌ی بعدی ریاست جمهوری‌اش را تضمین خواهد کرد. و ترکیه احتمالا تا پایان عمر او دیگر رییس جمهور دیگری به خود نخواهد دید، اما این را نیز باید خوب فهمید که با توجه به منویات امریکا و انگلیس که مخالف صلح بوده و هستند، کس دیگری جز اردوغان محال است بتواند این مذاکرات تاریخی را آغاز کند.

https://www.akhbar-rooz.com/254235/1403/08/03/

۱۴۰۳ مهر ۱۹, پنجشنبه

اعدام قتل حکومتی درجهت ارعاب وسرکوب مخالفان

 خواهان توقف هرگونه استفاده از مجازات اعدام هستیم

 بمناسبت دهم اکتبر روز جهانی نه به اعدام سال 2024

در روز جهانی نه به اعدام، خواهان توقف هرگونه استفاده ازمجازات اعدام هستیم

 قتل حکومتی که از آن به عنوان اعدام یاد می شود، سلاحی است که رژیم جمهوری اسلامی ایران از آن در جهت ارعاب و سرکوب مخالفان به خصوص در میان اتنیکهای گوناگون ملیتی و عقیدتی در ایران  بهره می برد .

اجرای این حکم نه تنها حق اساسی هر انسان که همانا زیستن است را از شهروندان سلب می کند، بلکه با ابتدایی ترین ارزشهای انسانی و حقوق بشری نیز در تضاد است .

گرچه رژیم جمهوری اسلامی ایران هیچ باکی از قتل و گرفتن جان انسان ها ندارد، اما این رفتار غیرانسانی، هیچگاه بازدارنده انسان های آزادی خواه و نیازمند به ادامه زندگی نبوده و فقط باعث شده است تا دادخواهان خون این افراد با عزمی استوارتر برای سرنگونی این رژیم در مسیر آزادی گام بردارند .

با توجه به اینکه اعدام های 45 ساله هیچ هزینه ای برای رژیم جمهوری اسلامی ایران در جامعه جهانی نداشته است و کشورهای مدعی حقوق بشر، در ازای نفت سیاه، چشمشان را بر خون سرخ اعدامی ها  بسته و همچنان می بندند، مسئولان این رژیم با گستاخی هر چه بیشتر به این ماشین کشتار، روزانه سرعت می بخشند و هر لحظه بر تعداد اعدامی ها می افزایند.

"کنگره ملیتهای ایران فدرال" و" همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران"، با محکوم کردن اعدام ها درایران کہ

“قتل های حکومتی رژیم جمهوری اسلامی ایران” اند، از همہ ی نهادهای فعال درمیدانهای فعال “نہ بہ اعدام” پشتیبانی بدون قید و شرط خود را اعلام مینمایند ۔  

کنگره ملیتهای ایران فدرال  

همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران

)*ائتلاف سیاسی متشکل از چهارده حزب، سازمان و جریان سیاسی(

پنجشنبه 19 مهر ماه ١٤٠٣10 اکتوبر ٢٠٢٤ > https://www.iranfederal.net/?p=445


۱۴۰۳ مهر ۱۱, چهارشنبه

فاشیسم درمیان ایرانیان مترادف وهمسنگِ برتری طلبی

فاشیسم” ایرانی- مسعود نقره کار، اخبار روز یکشنبه, ۸ مهر ۱۴۰۳- 29سپتامر 2024

فاشیسم درمیان ایرانیان مترادف وهمسنگِ برتری طلبی سرزمینی یا ملیتی، قومی، مذهبی و نژادی هم بکار برده می شود در حالیکه این واژه وپدیده به عنوان یک ایدئولوژی ونظریه سیاسی درحوزه سیاست واقتصاد با مترداف پنداری های ما، معنا و کارکردی تقریبا متفاوت داشته است، که البته این تفاوت ها موضوع مورد نظر این یادداشت کوتاه نیست.

دربارۀ محتوی انسانی، اجتماعی و تاریخیِ شّر و خوی برتری طلبانۀ خشونت آفرین، به عنوان یک ”کنش فردی، اجتماعی و سیاسی” و توحشی گاه “بهنجار و نهادینه” شده  بسیار نوشته و گفته شده است.

 درتاریخ میهنمان رگه هایی از آزاداندیشی وانسان دوستی، مدارا و صلح جوئی وهمزیستی با دیگری ودگربودگی وجود داشته است، اما تاریخ ما تاریخ برتری طلبی دینی، نژادی، سرزمینی یا ملیتی، قومی (اتنیکی) و جنسیتی نیز هست. تلاش شده و می شود تا ویژگی های برتری طلبی را در ناخودآگاه فردی و تاریخی مخفی کنیم و روی به فراموشی وتقویت “ضعف حافظه جمعی” بیاوریم. این ویژگی ها درعرصه سیاست و دین و ادبیات گاه به عنوان هنجار و معیار اجتماعی خودی نشان داده اند، حتی درگات‌ها ودرادبیات ومتونی که درسنامه های اخلاقی هم بوده اند مثل  گلستان سعدی، قابوس‌نامه، اخلاق ناصری، مرزبان‌نامه و بسیارانی از اشعار و متون تاریخی و ادبی و مذهبی نوعی برتری طلبی های به ظاهر”عقلانی” وتوجیه شده را می توان دید.

برتری طلبی سامان یافته وسامان نیافتۀ گروه های اجتماعی، مذهبی، سیاسی یا دولتی دراشکال گوناگون با اعمال خشونت هایی مثل تحقیر وتوهین، آزارهای روانی وجسمانی، ضرب و شتم و قتل نسبت به مهاجران و تبعیدیان دیگر کشورها وحتی هموطنان ایرانیِ دگراندیش سیاسی وعقیدتی روا داشته شده است. تازه ترین نمونه های تاریخی خشونت آفرینی های مسلمانان قشری علیه مهاجران سیک هندی در دوران پهلوی، و درحکومت اسلامی علیه افغان هاست. بخشی از این ویژگی های برتری طلبانه به حوزه ی غریزه و رفتار “غیر انسانی” انسان نسبت داده می شود، بخش هایی به “تامین منافع معنوی و مالی” و “رقابت” در عرصه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی، و پاره ای نیز تربیتی و یادگرفتنی ست.

تنها راه مبارزه با جنون برتری طلبی و سلطه گرایی که جنایت ها و جنگ ها پیامد داشته آگاهی و خود آگاهی بشر است، بشری که جنون نژادپرستی، دین و ایدئولوژی محورانه و قوم پرستانه و تفاوت میان ”من” و ”دیگری” را یا نمی فهمد یا بر آن است این تفاوت را نابود کند. این نگاه ناعادلانه که نوعی خشونت است نابرابری و بی عدالتی های جدیدی با خود به همراه دارد و تعادل اجتماعی وسیاسی جوامع را بهم زده است.

برتری طلبی نشان فقدان سرمایه اخلاقی اخلاق انسانی و مدنی ست وبیان فکر و رفتار غیردموکراتیک قبیله ای، فرقه ای و سکتاریستی ست که درسطوح مختلف روابط اجتماعی مثل روابط خانوادگی، روابط اجتماعی وآموزشی، سازمان ها و احزاب سیاسی وساختارهای حکومتی و دولتی خود را نشان داده است. جامعه ما که هنوز با هنجارها و معیارها و ساختارهای مذهبی و مستبدانه، قبیله ای وایلی روبرو ست می رود تا به شّر و خوی برتری طلبانه بیش از پیش آلوده شود.

امروزدر اوجگیری برتری طلبیِ خشونت آفرین فقط حکومت ها و دولت ها و چهره های تمامیت خواه و نژادپرست و برتری طلب نقش آفرین نیستند، بخشی از مردم و جامعه و رسانه گردان ها هم گاه در مسیر تقویت این فجایع در فضای عمومی گام بر می دارند.

برتری طلبی چه از سوی دولت وچه از سوی جامعه، خشونت اجتماعی، سیاسی و دینی است که در ایران در برخورد با مهاجران غیرایرانی، تبعیض قومی، ملی و جنسیتی رواج دارد.

برتری طلبی خشونت آفرین در زمرۀ  میراث های فرهنگی، سیاسی و مذهبی ما ایرانیان نیز هست. اگر با فرهنگ برتری طلبی خشونت آفرین مبارزه نکنیم با انواع دیگری ازاین شّر مواجه خواهیم شد. برتری طلبی درهرشکل اش نفی ”تقدس حیات” و“کرامت انسانی” ست.%  لينک کوتاه https://akhbar-rooz.com/?p=251714 


۱۴۰۳ شهریور ۲۶, دوشنبه

بیانیه بمناسبت دومین سالگرد جنبش انقلابی زن زندگی آزادی

 بیانیه مرکز زنان تورک ایران به مناسبت دومین سالگرد جنبش “زن زندگی آزادی

امروز در دومین سالگرد جنبش زن زندگی آزادی دیگر نه تنها براکثر شهروندان ایران بلکه برشهروندان جهان نیز عیان گشته است که رژیم اسلامی در ایران رژیمی است که چون ببرکاغذی در مقابل مشکلات وتحریم ها و تهدیدهای داخلی و خارجی ازفرط عجز و ناتوانی زوزه میکشد , اما برای نمایش ” قدرت ” و کسب مشروعیت از قشر کنسرواتیو  و عقب مانده فرهنگی درجامعه از همان روز اول تاسیس خود سرکوب زنان و ” امر به معروف و نهی از منکر” را چون ماشین کشتار و تهدید به راه انداخته است. در طول بیش از چهار دهه رژیم ایران تنها با سیاست ” شل و سفت” کردن همین سیاست سرکوب را پیش برده است و در واقع کسی این رژیم اسلامی را بدون حجاب و پوشش اجباری بر زنان نمیتواند تصور کند.
آری, در نهایت بی کفایتی و درماندگی , رژیم ایران در تاریخ ۱۶ سپتامبربا آلوده کردن دستان خونین خود به خون یک دختر بیگناه که ازشهر سقز از استان کردستان ( پیرامون) برای گردش و دیدار اقوام به پایتخت رفته بود , بار دیگر اعتراف کرد که بقای رژیم درمانده و سرکوبگر ایران ازتار مو و لباس زنان این کشور آویزان است .
در قتل دولتی مهسا ( ژینا ) امینی به وضوح شاهد آن شدیم که آن جنبشی که زنان راه انداختند و موهای خود راکه رژیم شیشه عمر خود را در آن بافته است قیچی کردند , چه هراسی به لانه این موریانه های ناتوان انداختند که آنها را تا پرتگاهها سقوط پیش برد .

درسیمای زنان همچنین اقشار ستم دیده دیگر جامعه از ملتهای به حاشیه رانده شده و باز مانده از حقوق فرهنگی و اجتمایی و اقتصادی، ستمدیدگان مذهبی و ناباوران به ادیان آسمانی، دیگر جنسیت هایی که جایی در تعریف این حکومت از گرایش های جنسی خود برای خود نمیبینند, قربانیان فقر و شکاف عمیق طبقاتی و … و صد البته نسل نو که شیوه تفکر و زندگی اش در قالب تنگ احکام این رژیم نمیگنجد نیز به عصیان و فریاد آمدند.

فریاد زنان در مدت کوتاهی افکار عمومی جهانیان و وجدان انسانیت را درقالب هنرمندان و نویسندگان و حتا شخصیت های سیاسی در دولتها و پارلمانهای دنیا نیز به لرزه در آورد . زنان نامدار و سرشناس در سراسر جهان با قیچی کردن سمبولیک موی خود اتحاد خود را با زنان جسور و هوشیار ایران نشان دادند.
درمیان جانباختگان , نمایندگان زن از ملتهای به حاشیه رانده شده , یعنی محروم از حقوق فرهنگی و ملی به روشنی در خط مقدم بودند. از زنان تورک تنها کافی است از حدس نجفی نام ببریم که چند روز بعد از قتل ژینا با گذاشتن پیامی که حاوی مطالب تکاندهنده ای بود که ” میروم به این امید که بتوانم فردا بگویم من هم با سرو جانم در این جنبش رهایی کننده نقش داشتم ” به استقبال ۶ گلوله رفت که جانش را از صورت تا پیکر نحیف اش هدف قرار داد. اسرا پناهی دانش آموزی که در سنین کودکی در مدرسه ای در شهر اردبیل مورد هجوم و ضرب و شتم قرار گرفت و جان باخت .
از ۷ پزشک جان باخته در این جنبش سه تن آنها زنان تورک تباربودند : آیدا رستمی ساکن گرگان, پریسا بهمنی ساکن زنجان و آیلار حقی ساکن تبریز . یک زوج پزشک ,حمید و فرزانه قره‌حسنلو, نیز به جرم کمک های اولیه پزشکی و درمانی به مجروحان در جنبش با اتهام های واهی هم اکنون در زندان به سر میبرند . در روز ۱۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲ بامداد حدود ۱۰ نفر از نیروهای اطلاعات به خانه شخصی حمید و فرزانه قره‌حسنلو هجوم برده، او و همسرش را دستگیر و سپس آنها را به زندان منتقل می‌کنند.شاکی پروندهٔ زوج قره‌حسنلو وزارت اطلاعات است. دکتر قره‌حسنلو که پس از شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی، از کشته‌شدگان اعتراضات در کرج، به همراه فرزانه قره‌حسنلو، همسرش، با ضرب و شتم شدید مقابل چشمان کودک خردسال خود بازداشت شد، یکی از افرادی است که در پرونده کشته‌ شدن روح‌الله عجمیان دادگاهی شده‌اند. پس از برگزاری اولین جلسه دادگاه، به جرم مشارکت در کشته شدن یک بسیجی به نام روح‌الله عجمیان برای حمید قره‌حسنلو حکم اعدام صادر شد. او در مدت بازداشت به وکیل خود دسترسی نداشت و در جلسهٔ دادگاه هم قاضی و وکیل تسخیری سعی داشتند با ایجاد فضای تهدید و ارعاب قره‌حسنلو و همسرش را وادار به پذیرش اتهام مشارکت در قتل روح‌الله عجمیان کنند. کوثر افتخاری نیز از داد خواهانی است با تبار تو رک که به گفته خود او در مصاحبه ای ” مامور سرکوب توی چشم ام نگاه کرد و مستقیما به چشمم زد “. کوثر امروز با یک چشمی که برایش مانده است راهش را ادامه میدهد و این تصمیم اش را در مصاحبه به تورکی یعنی زبان مادری اش با خانوم ژاله تبریزی مدیر جمیعت حقوق بشر ارک آذربایجان بیان میکند .

نام بردن از تمام مجروحان و جان باختگان و ستم دیدگان در این نزدیک نیم قرن خشونت و بربریت دراین بیانیه نمیگنجد.
ما در مرکز زنان تورک ایران بسیار افتخار داریم که به عنوان بخشی از ایران کثیرلمله , با پراکندگی جمعیتی از پایتخت تا سراسر ایران که همه جا آنها را مییابد , در این یا آن حزب یا سازمان و گروه یا به شکل افراد مستقل به این جنبش مردمی پیوستیم و می پیوندیم .

پایدار و مستحکم باد اتحاد ملل ایران در مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی در ایران

زند ه باد پیوند خواهری زنان از ملل مختلف درایران در مبارزه علیه آپارتاید جنسیتی و سرکوب آزادی خواهان در ایران

مرکز زنان ترک – ایران
۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴

۱۴۰۳ شهریور ۲۵, یکشنبه

بمناسبت دومین سالگرد آغاز انقلاب زن زندگی آزادی درایران

 اعتصاب غذای ده‌ها زندانی سیاسی زن در اوین در دومین سالگرد «زن، زندگی، آزادی»

منبع : ر.فردا ، یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳- 15سپتام 2024

پیش از این نیز در آستانه دومین سالگرد آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» شماری از زندانیان سیاسی زن این بند تجمع کردند و شعار سر دادند

این بار

۳۴ زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین در«گرامیداشت» دومین سالگرد جان باختن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد دست به اعتصاب غذا زدند.

صفحهٔ اینستاگرامی منسوب به نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و زندانی سیاسی، یک‌شنبه ۲۵ شهریور با انتشار این خبر نوشت: «زنان زندانی سیاسی-عقیدتی در اوین یک بار دیگر برای هم‌صدایی با مردم معترض ایران علیه سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت، اقدام به اعتصاب غذا کرده‌اند

پیش از این نیز در آستانه دومین سالگرد آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، شماری از زندانیان سیاسی زن این بند تجمع کرده و شعار سر دادند.

۱۴۰۳ شهریور ۱۹, دوشنبه

مهسا امینی وخاتین یاشاییش ارکینلیک یولیندا قوربانلارینگ یادینا

 بیاد ژینا مهسا امینی و همه جانباختگان و همراهان انقلاب زن، زندگی و آزادی

در عصر روز سه شنبه، ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیکی ایستگاه مترو حقانی، ژینا مهسا امینی، زن جوان ۲۲ ساله اهل سقز که به همراه خانواده خود به تهران آمده بود توسط گشت ارشاد بخاطر بیرون بودن قسمت جلوی مو از زیر روسری بازداشت شده و پس از آنکه به درون یکی از خودروهای نیروی انتظامی منتقل می‌شود، مورد اصابت ضربات باتوم قرار می‌گیرد ومتعاقبا دربیمارستان جان می‌سپارد. با برخاستن شهر سقز با شعار زن زندگی آزادی پس از مراسم خاکسپاری ژینا، سراسر ایران به پا می‌خیزد.

جنبش سراسری سال‌ ۱۴۰۱ دراعتراض به قتل ژینا، آغاز جنبشی بود که طی آن جوانان درشهرهای مختلف آزادی‌های اجتماعی و حقوق اولیه خود را فریاد زده وشجاعانه تلاش کردند که درجهت تحقق آنها مبارزه کنند. تلاش و مبارزه ای که علی رغم سرکوب، همچنان ادامه دارد. مشارکت گسترده مردم و بخصوص دختران جوان با طرح شعارهای دفاع از حقوق زنان و مخالفت با قوانین قضایی تبعیض آمیز وخشونت سیستماتیک حکومت اسلامی، چهره عقب مانده، ضد زن و ضد انسانی این حکومت جنایتکار را در ابعادی جهانی افشا کرد. بدون تردید، جنبش ژینا نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان ایران است. انقلاب ژینا با پیام ترقی خواهانه و منحصر به فرد خود جهان را تحت تاثیر قرارداد وبا جنبشهای مختلف زنان در سراسر جهان ارتباط برقرار کرد. تداوم مقاومت و مبارزه  دلیرانه زنان  با رژیم  زن ستیز اسلامی  بخوبی نشان می دهد که علی رغم سرکوب خشن، سیاستهای رژیم در مقابله با مبارزات حق طلبانه زنان، با شکست مواجه شده است.

هریک از قیامها و جنبش ها درتاریخ کشورمان تاکنون مُهر ویژه خود را بر سیر مبارزات به هم پیوسته، دربیش از چهار دهه گذشته، کوبیده اند. خیزش دی ۹۶ با شعار “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” بطور کامل، خط بطلان بر فریب اصلاحات کشید، ودرآبان ۹۸ خواست صریح سرنگونی، هرچند با کشتار بیرحمانه بیش از ۱۵۰۰ تن از جوانان در شهرهای مختلف از جمله نیزار ماهشهر (معشور)، سرکوب گردید اما نشان داد که مردمان ایران این حکومت اسلامی را نمی خواهند. جنبش ژینا مهسا امینی با ویژه گی برجسته  خود، مبارزات سرنگونی طلبانه مردم آزادیخواه ایران را در شکل همبستگی ملیتهای گوناگون به نمایش گذاشت. بیهوده نبود که رژیم جمهوری اسلامی ایران علاوه بر سرکوب عریان و کشتار بیرحمانه، از اقداماتی دیگر از جمله برگ منسوخ سلطنت طلبی و برگزاری نشستها و کنفرانسهای حاشیه ساز، با هراس افکنی از تجزیه کشور، برای مقابله با اتحاد ملیتهای ایران بسیار بهره گرفت.

همبستگی و اتحادهای نانوشته درجنبش ژینا به گسترش مبارزه و سراسری شدن آن یاری رساند و به تمامی جهانیان نشان داد که مردم ایران هیچ گونه همدلی وهمراهی با دولت جمهوری اسلامی نداشته و ندارند. جنبش ژینا پیامد یک نگاه سیاسی به دگرگونی و طرح خواسته هایی است که به ماهیت تغییر سیاسی در آینده می پردازد و اهمیت اهداف مبارزه سیاسی در ایران را برجسته کرده است. آنچه که درمبارزه سیاسی بخصوص در جوامعی چون ایران همیشه برجسته می شود، شعارها و خواسته هایی است که ماهیت مبارزه و ارزش‌های مترقی آن را بیان می کند.

اکنون تاریخ کشورمان لحظات حساسی را پشت سر می گذارد. ما در شرایطی قرار داریم که بایستی با حساسیت ویژه به مشکلات اجتماعی و حقوقی مردمان کشورمان، زنان وبخصوص ملیتها بیاندیشیم و درهمبستگی با آنها درتعمیق دموکراسی و آزادی‌های مردمی، بی وقفه و پیگیرانه،  تلاش کنیم.

تلاش پایوران جمهوری اسلامی برای ماندگاری در قدرت به هر شکلی و وسیله‌ای آنها را در مسیری قرار داده که تمامی ارزش‌های انسانی را زیر پا گذاشته تا برای حفظ خود دست به اعمالی بزنند که جهان را مبهوت کرده است.

در شکاف سیاسی عمیقی که میان مردم و دستگاه حاکم ایجاد شده است، خشونت نقش مهمی دارد قتل عام دولتی در جمعه خونین زاهدان از آن جمله بود . قدرت سیاسی حاکم بر این اعتقاد است که با اعمال خشونت وسرکوب وگسترش محدودیتهای اجتماعی می‌تواند به حاکمیت خود ادامه دهد و سیاستهای خود را در داخل و خارج کشور پیش برد.

ما تشکلات سیاسی فعال درهمبستگی فراگیر وکنگره ملیتها بر این باوریم که ادامه حیات جمهوری اسلامی واستمرار مناسبات عقب مانده کنونی، پی آمدهای فاجعه باری برای نسلهای آینده ایران بدنبال خواهد داشت. بدون شک در آینده‌ای نه چندان دور، جنبشی  دیگر درادامه جنبشهای ترقی خواهانه ۱۲۰ سال گذشته، که از مشروطیت تا کنون علیه دیکتاتوری‌های سلطنتی و مذهبی درایران جریان داشته اند، بوقوع خواهد پیوست و مردمان ایران را درشکل چارچوب ایران فدرال به آزادی وعدالت و رفاه خواهد رساند

کنگره ملیتهای ایران فدرال

همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری درایران

(ائتلاف سياسی متشکل از چهارده حزب، سازمان و جريانسياسی)

۱۵شهریور ١٤٠٣ –۵ سپتامبر ٢٠٢٤