فراخوان اعتصاب عمومی شش تشکل زنان اتنیک درایران
زنان مبارز
و آزادیخواه
جریانات و
نهادهای جامعه مدنی
ژینا(مهسا)
امینی، زن ۲۲ساله کورد،
۲۵شهریورماه
درنتیجه شدت جراحات وارده توسط بازوی سرکوب گشت ارشاد جمهوری اسلامی و دچارشدن به
ضربه مغزی و قلبی در یکی از بیمارستانهای تهران جان باخت.
ژینا(مهسا)
اولین قربانی سیاستهای ضدزن وسرکوبگر جمهوری اسلامی نیست و آخرین آن هم نخواهد
بود. اما قتل هولناک ژینا بهحدی بیشرمانه بود که افکار عمومی و کرامت انسانی اعم
زنان و مردم ایران را جریحهدار کرد. قتل حکومتی ژینا نشان داد وقاحت جمهوری
اسلامی و دستگاه سرکوبش در دشمنی با زنان و خاموشکردن آنها به اوج خود رسیده و
بازوهای سرکوب این نظام ضدزن برای ارضای میل ایدیولوژیک و بقای ننگینش نیاز پیدا
کرده که هر روز خشونتآمیزتر و افسارگسیختهتر جان و زندگی زنان را بگیرد و سیرابی
برای آن نیست و هر روز ولعش بیشتر میشود.
پریروز
سپیدە رشنو را با صورتی کبود وبودنی به گروگان گرفته درمقابل دوربینهای
وحشتناکشان مجبور بە اعتراف اجباری کردند، دیروز شلیر رسولی را با بهکارگیری
بازوی سرکوب و ارعابآور «لمپن و لاتپروری» خودکشی کردند و امروز مهسا(ژینا)
امینی را درنتیجه ضربات شکنجەگر و وحشیانه راهی کما کردند و به قتل رساندند.
آری بنیانهای
جمهوری اسلامی اینگونه بنا شده و به بقای خود ادامه میدهد. اما این افسارگسیختگی
خشونت و سرکوب معنایی جز استیصال ایدئولوژیک این نظام در مقابل زنان و آزادی نیست.
نظام ضدزن بهجایی رسیده که حتی موجودیت زنان اگر تنها در جای خود هم نشسته باشند
با قرائت حکومت از زن و بودنش یکی نیست و هدف درهمشکستن بودن، حقوق و آزادیهایشان
را دارد. چراکه این دیکتاتور برده بیچشم و گوش میخواهد. بههمین دلیل خواستار آن
است با درهمشکستگی بودن و مقاومت زنان، درنهایت تمامیت ایستادگی و مبارزه دمکراسیخواهانه
مردم یک جامعه را هدف قرار دهد.
پس این
زنجیره توحش و جنایت علیه زنان باید یک جایی قطع شود و این ممکن نخواهد شد مگر
اینکه ما زنان، مردم و جامعە ایران در شهرهای کردستان و ایران سکوتمان را بشکنیم و
بازوهای این سرکوب را قطع کنیم.
دیروز در
سقز و سنندج شکستن این سکوت را دیدیم. از تبدیل تشییع جنازه به اعتراضات گسترده
تا حضور هزاران نفر از زنان و مردانی که بسیار مترقیخواهانه، دادخواهانه و مطالبهگرانه
جنایت قتل حکومتی مهسا(ژینا)و نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی را محکوم کردند.
مردمی که
مسئولانه درکنار خانواده مهسا(ژینا) ایستادند و به درستترین شکل ممکن عزای آنان
را به عزا و اعتراض عمومی علیه عامل و آمر این عزا و جنایت تبدیل کردند. مردمی که
میدانستند با دستگاه سرکوب جنایتکاران طرف هستند، اما همچنان که اشاره کردند،
گفتند «هرکجا قدرت{سرکوبگر} باشد، مقاومت نیز هست». مقاومت و اعتراضاتی که خیلی
سریع با سرکوب خونین حکومت روبرو گشت و تعدادی از فرزاندن این سرزمین زخمی و
بازداشت شدند. اما زنان و مردان این سرزمین با بودن شجاعانه و گفتمانی مسولیتپذیرانه
ثابت کردند قتل حکومتی مهسا(ژینا) قتل همه ماست اگر در مقابل آن سکوت کنیم.
اکنون زمان
آن است در کنار مهسا (ژینا)، خانواده مهسا(ژینا)، مردم شجاع سقز و سنندج و کرامت
جریحهدار شده تمام زنان و مردم کردستان و ایران باشیم و در اعتراض به جنایات
جمهوری اسلامی، قتلهای ادامهدار حکومتی و سرکوب افسارگسیخته زنان، با اعتصاب
عمومی ۲۸ شهریور
همراهی کنیم.
ما نهاد وسازمانهای
زنان اتنیکهای مختلف ایران، زنانی که از تبعیض سیستماتیک جمهوری اسلامی و تقاطع
ستم تحت لوای این نظام ضدزن، زندگی، بودن، آینده، هویت و کرامتمان پایمال شده، ضمن
قرارگرفتن در کنار اعتصاب عمومی و متحدانه کردستان و ایران، از همه سازمان و
نهادهای زنان، جریانات سیاسی، جامعه مدنی و زنان ومردم ایران میخواهیم به
اعتصابات عمومی ۲۸ شهریور
بپیوندیم وبا یک همبستگی بیسابقه جمهوری اسلامی را دراعمال سیاستهای سرکوبگر و
ضدزن به عقب برانیم وآن را به شکست و رسوایی بکشانیم.
٢٨شهریور۱۴۰۱-١٩سپتامبر۲۰۲۲
تشکل ها؛
_ مرکز زنان کردستان ایران
_ سازمان صدای زنان اهواز “نبراس”
_ صدای زنان بلوچستان"-
"بلوچستانئے جنێنانی بْرمْش"
_مرکز زنان ترک
_تشکل خواخوران(گیلک)
_کمیته زنان سازمان مدافعان حقوق بشر ترکمنصحرا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر