نرگس
محمدی فعال برجسته حقوقبشر، زندانی سیاسی و روزنامهنگار وعضو سابق
«شورایعالی سياستگذاری ادوار تحکیم وحدت»، نایب رئیس وسخنگوی «کانون
مدافعان حقوقبشر» و رییس هیئت اجرایی «شورای صلح ایران» است. او به سبب
فعالیتهای متعددش درحوزه حقوقبشر ومحکومیتهای طولانی مدتاش، ازجمله چهرههای
شناخته شده ایرانی درسطح جهان به حساب میآید.
پیشینه
نرگس محمدی
متولد اول اردیبهشت سال ۱۳۵۱ در زنجان است. او درخانوادهای مذهبی و سیاسی رشد کرد.
پدربزرگش در بازار حجرهای داشت و داییاش شخصیتی سیاسی بود. نرگس دختری بود تپل و
خوشخوراک که یخچال خانهشان از دستش در امان نبود. قبل از انقلاب و در دوران
کودکی نرگس، داییاش به زندان میافتد و در زندان به سازمان مجاهدین خلق میپیوندد
و پس از انقلاب هم پنج سالی را در زندان میگذراند. او از زمان کودکی نرگس تا
اکنون که در حجره فرش فروشیای دربازار تبریز مشغول به کار است، اثرگذارترین شخصیت
درپرورش منش اجتماعی نرگس بوده است. دایی نرگس که دیگر سالها است از هواداری
سازمان مجاهدین دست کشیده، بیش از هر چیز توانسته است دغدغهاش نسبت به کرامت
انسانی و زندگی مسالمتجویانه را به خواهرزادهاش منتقل کند. پیش از
انقلاب، سازمان مجاهدین در زنجان بسیار سازماندهی شده و گسترده بود؛ تعدادی از
اقوام نزدیک نرگس، قبل و بعد از انقلاب به سبب هواداری از سازمان اعدام شدند. این
اتفاقات در شکل دادن به شخصیت حقوقبشری نرگس محمدی در سالهای بعد بسیار موثر
بوده است.
خانواده پدری
نرگس محمدی، گرایشات مذهبی بسیار قویای داشتند. با اینوجود، پدر نرگس به هیچ
عنوان درباره مسایل دینی سختگیر نبود. نرگس در دوران کودکی تقریبا در آزادی کامل
رفتار میکرد و به داشتن حجاب یا انجام تکالیف دینی مجبور نمیشد. او حتی در دهه
شصت اجازه داشت که آرایش کند و به مهمانی برود. یکی از علاقههای اصلی او از
دوران نوجوانی موسیقی و آواز بوده و به سبب صدای خوبی که دارد، کلاس آواز نیز
رفته است.
نرگس تا زمان
اخذ دیپلم در زنجان ماند وسپس برای تحصیلات دانشگاهی در رشته فیزیک جامدات به
دانشگاه بینالمللی قزوین رفت. در دوران لیسانس، نرگس با «حسن زرافشان»[۱] آشنا میشود. حسن زرافشان از شخصیتهای ورزشی و
درعین حال ملیـمذهبی سرشناس قزوین بود که بر نرگسمحمدی تاثیر فوقالعادهای
گذاشت. نرگس جذب جلسات کوهنوردی زرافشان و تفسیر وی از رابطه اسلام و آزادی شد. او
در همین دوره بود که به علاقه خود به کوهنوردی وسنگنوردی پی برد و توانست با دوره
کوتاهی تمرین کردن، به برخی یخچالهای علمکوه صعود کند. تا عاشورای سال ۱۳۸۲ که زرافشان
در علم کوه به شکل عجیبی سکته قلبی کرد و از دنیا رفت، نرگس همواره در جلسات او
شرکت میکرد. آشنایی با زرافشان، مقدمات آشنایی بزرگتری را برای نرگس فراهم ساخت. رفتوآمد
زرافشان به کتاب فروشی مولانا در قزوین، پای نرگس را به آنجا باز کرد. در همان
ایام بود (سال ۱۳۷۵) که «تقیرحمانی»[۲] از زندان آزاد شده بود و در کتابفروشی پدرش
جلساتی را برگزار میکرد. کتابفروشی مولانا به پاتوقی برای نیروهای ملی-مذهبی
تبدیل شده بود. نرگس در جلسات خصوصی درس تقی رحمانی شرکت میکرد که
درباره تاریخ معاصر ایران بود. پس از مدت کوتاهی با وساطت خواهر تقی رحمانی، نرگس
و تقی با یکدیگر آشنا شدند که این آشنایی بعدها به ازدواج آن دو منجر شد.
متن کامل
این مطلب از لینک زیر قابل دریافت است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر