آموزش
وپرورش ایران بعد ازچهل سال درکجا
قراردارد؟
مقدمه:
بررسی اجمالی عملکرد چهل ساله جمهوری اسلامی درنظام آموزشی ایران، دستاوردها
وچالشهای حاصله از آن، هدف این نوشته است. گسترش و تکمیل پیروزی انقلاب اسلامی
بهمن ماه ۱۳۵۷ باعث
تغییرات جدی درسیستم آموزشی ایران گردیده و اصول شریعت اسلامی را بر نهادهای
آموزشی کشور مسلط ساخت، بطوریکه هم وقت بیشتری به آموزش مسایل دینی در مدارس
اختصاص یافت و هم بودجههای کلانی صرف تغییر محتوای کتب درسی و باز آموزی و تربیت
نسل جدید آموزگاران گردید. حال پرسش این است که حکومت در امر اسلامی کردن نظام آموزشی
کشور تا چه میزان موفق بوده، و وضع کنونی در مقایسه با انتظارات و استانداردهای
جهانی چگونه است.
چالشهای نظام آموزشی ایران درچهار دهه گذشته (۱۳۹۷-۱۳۵۷) بطور کلی شامل چه مسایلی بوده و ویژگیهای آموزشی هر یک از این چهار دهه مورد نظر چه تغییراتی را در ساختار آموزشی بوجود آورده است. ابتدا نگاهی به جمعیت آماری ایران داشته باشیم.
چالشهای نظام آموزشی ایران درچهار دهه گذشته (۱۳۹۷-۱۳۵۷) بطور کلی شامل چه مسایلی بوده و ویژگیهای آموزشی هر یک از این چهار دهه مورد نظر چه تغییراتی را در ساختار آموزشی بوجود آورده است. ابتدا نگاهی به جمعیت آماری ایران داشته باشیم.
جمعیت ایران و تعداد
دانش آموزان و دانشجویان
جمعیت ایران بر طبق مرکز آمار در سال ۱۳۹۶، ۸۱ میلیون نفر مرکب از ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن میباشد. از کل جمعیت کشور ۲۴ درصد در گروه سنی صفر تا ۱۴ ساله، ۶۹.۹ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ ساله یعنی سن فعالیت و ۶.۱ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر قرار دارند. (۱)
جمعیت ایران بر طبق مرکز آمار در سال ۱۳۹۶، ۸۱ میلیون نفر مرکب از ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن میباشد. از کل جمعیت کشور ۲۴ درصد در گروه سنی صفر تا ۱۴ ساله، ۶۹.۹ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ ساله یعنی سن فعالیت و ۶.۱ درصد در گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر قرار دارند. (۱)
تعداد دانش
آموزان کشور ۱۴
میلیون نفر درسال ۱۳۹۷ بوده
که دربیش از ۹۱ هزار مدرسه مشغول تحصیلاند. بنابر
آمارهای جهانی، میزان باسوادی در ایران ۸۷ درصد بوده و ۱۳ درصد
از جمعیت کشور بیسواد هستند. استانهای تهران، مازندران، البرز، سمنان و اصفهان
با ۹۷ درصد باسوادی
درصدر استانهای باسواد کشور، و سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و کردستان به ترتیب
در ردههای پایین باسوادی قرار دارند.(۲)
بنا به آخرین
گزارش موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم، ۲۵۶۹
دانشگاه در
کشور وجود دارد که از این میان تعداد ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد، ۳۰۹ موسسه غیر انتفاعی، ۱۷۰ مرکز
فنی حرفهای، ۴۶۶ مرکز پیام
نور، ۹۵۳ واحد
علمی کاربردی و۱۴۱
دانشگاه دولتی در۱۳۱ استان
کشور ثبت شده است. بر اساس آمار موسسه فوق، حدود ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو در دانشگاههای کشور
تحصیل میکنند، از این تعداد حدود ۱
میلیون و ۸۰۰ هزار
زن و بیش از ۲
میلیون دانشجو مرد هستند. ۱
میلیون و نیم در دانشگاه آزاد و ۶۸۰ هزار در دانشگاه دولتی، نیم میلیون
در پیام نور و بقیه در موسسات آموزشی دیگر به تحصیل مشغول هستند. با توجه به دادههای
ذکر شده، ایران کشوری است که دارای جمعیتی جوان و تحصیلکرده میباشد، برای اینکه
عملکرد آموزشی حکومت مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد، لازم است ببنیم اهداف آموزش
و پرورش در کشورهای توسعه یافته چیست.(۳)
آموزش
و پرورش نوین
دولتهایی که با اتکا به دستاوردهای تجربی و علمی به دنبال حفظ آهنگ توسعه کشور خود و یا ارتقاء آن هستند، کار خود را ابتدا از نهاد آموزشی شروع کرده و میکوشند ذهن و روان نو نهالان و جوانان خود را با طرح سوال و سپس آموزش پاسخ یابی به آن از طرق علمی، پرورش دهند و به تدریج آنان را برای ورود به دنیای واقعی همبستگی، همکاری و رقابت در عرصههای گوناگون زندگی از جمله اقتصاد و تکنولوژی آماده کنند. دنیای علم، دنیای تحرک بی وقفه و پویایی میباشد که با ایستایی ذهنی همخوانی ندارد. در پرتو پیشرفتهای بزرگ علمی و انقلاب در تکنولوژهای اطلاعاتی و خصوصا با ابداع و ورود اینترنت به عرصه آموزش و پرورش در گوشه و کنار جهان، مفهوم و معنای پیشین معلمی و شاگردی، متد تدریس و محتوای درسی دستخوش دگرگونیهای بنیادی شده است. امروزه دیگر مدرسه، کلاس درس و معلم متکلم الوحده، مترادف صرف آموزشگاه و محل یادگیری نیست. اینترنت و دروس آنلاین و رسانهها ابعاد جدیدی از فرصتهای آموزشی را برای کلیه گروههای اجتماعی سنی و جنسی خلق کردهاند که قبلا حتی طرح آنها در نزد بسیاری خیالپردازی محض تلقی میشدند. امروزه انقلاب اطلاعاتی، مرزهای ملی را در هم ریخته و شیوههای سنتی آموزشی را بیش از پیش کهنه ساخته است و اگر اصول آموزشی بر پایه آموزش و یادگیری مدرن پایه گذاری نشوند، عقب ماندن از روند رشد و نو شدن برنامههای آموزشی اجتناب ناپذیر خواهد بود. لذا پرداختن به سیستم آموزش و پرورش در ایران و باز سازی آن باید در چهارچوبه تحولات نوین آموزشی در جهان صورت گیرد. ابتدا ضروری است که نگاهی به مختصات اصلی آموزش و پرورش در ایران بیندازیم تا ببنیم آیا وضع حاضر با معیارهای آموزش نوین جهانی همخوانی دارد؟
دولتهایی که با اتکا به دستاوردهای تجربی و علمی به دنبال حفظ آهنگ توسعه کشور خود و یا ارتقاء آن هستند، کار خود را ابتدا از نهاد آموزشی شروع کرده و میکوشند ذهن و روان نو نهالان و جوانان خود را با طرح سوال و سپس آموزش پاسخ یابی به آن از طرق علمی، پرورش دهند و به تدریج آنان را برای ورود به دنیای واقعی همبستگی، همکاری و رقابت در عرصههای گوناگون زندگی از جمله اقتصاد و تکنولوژی آماده کنند. دنیای علم، دنیای تحرک بی وقفه و پویایی میباشد که با ایستایی ذهنی همخوانی ندارد. در پرتو پیشرفتهای بزرگ علمی و انقلاب در تکنولوژهای اطلاعاتی و خصوصا با ابداع و ورود اینترنت به عرصه آموزش و پرورش در گوشه و کنار جهان، مفهوم و معنای پیشین معلمی و شاگردی، متد تدریس و محتوای درسی دستخوش دگرگونیهای بنیادی شده است. امروزه دیگر مدرسه، کلاس درس و معلم متکلم الوحده، مترادف صرف آموزشگاه و محل یادگیری نیست. اینترنت و دروس آنلاین و رسانهها ابعاد جدیدی از فرصتهای آموزشی را برای کلیه گروههای اجتماعی سنی و جنسی خلق کردهاند که قبلا حتی طرح آنها در نزد بسیاری خیالپردازی محض تلقی میشدند. امروزه انقلاب اطلاعاتی، مرزهای ملی را در هم ریخته و شیوههای سنتی آموزشی را بیش از پیش کهنه ساخته است و اگر اصول آموزشی بر پایه آموزش و یادگیری مدرن پایه گذاری نشوند، عقب ماندن از روند رشد و نو شدن برنامههای آموزشی اجتناب ناپذیر خواهد بود. لذا پرداختن به سیستم آموزش و پرورش در ایران و باز سازی آن باید در چهارچوبه تحولات نوین آموزشی در جهان صورت گیرد. ابتدا ضروری است که نگاهی به مختصات اصلی آموزش و پرورش در ایران بیندازیم تا ببنیم آیا وضع حاضر با معیارهای آموزش نوین جهانی همخوانی دارد؟
بعد از به قدرت
رسیدن روحانیت در سال ۱۳۵۷،
مسولین جدید با طرح این که اکثریت جمعیت ایران مسلمان معتقد به شیعه اثنی عشری
هستند، در صدد اسلامی کردن آموزش و پرورش کشور بر آمدند.
اسلامی کردن
نظام آموزشی در ایران به چه معنابود؟
دهه اول انقلاب، دوران برپایی نظام آموزشی جدید بود. اجباری شدن حجاب، افزایش ساعات تعلیمات دینی و قرآن، پاکسازی بیش از ۴۰۰۰۰ معلم و کارمند، انطباق متون کتب درسی با شریعت اسلام، بر قراری جشن تکلیف دختران در ۹ سالگی درکلاس سوم ابتدایی، که با کادو و چادر آغاز میشد تا به آنها بگویند که دیگر بزرگ شده و آماده ازدواج هستند، اجباری کردن رنگهای تیره برای یونیفورم مدرسه، تفکیک جنسیتی، گزینش معلمین مکتبی بدون تجربه و مدرک آموزگاری، حلقههای به هم پیوسته برنامه آموزش و پرورش نوین اسلامی بودند. انقلاب فرهنگی ۱۳۵۹ با بستن دانشگاهها و پاکسازی دانشجویان و استادان دگراندیش، نظام آموزشی را به کلی دگرگون ساخت. تاثیرجنگ هشت ساله در محیط آموزشی با وارد کردن معنی شهادت و جهاد، آموزش نظامی کودکان در مدارس و بردن کودکان زیر ۱۵ سال به جبهه، بخشی دیگر از برنامه آموزشی حکومت بود.
اعزام معلمین امور پرورشی و تربیتی به مدارس که در اصل برای شستشوی مغزی دانش آموزان با دگمهای مذهبی انجام میشد، اقدام دیگری در این مسیر بود که تاثیر منفی شدیدی در جامعه آموزشی و محیط خانوادگی برجای گذاشت. مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۶ قانون “اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش” را تصویب کرد که یک برنامه سیاسی-ایدیولوژیک بر اساس نظریههای دینی شیعه برای تربیت نسل جوان بود. در این سند، آموزش دینی و تزکیه دانش اموزان بر تعلیم اولویت داده شد. همه تصمیمات بعدی آموزش و پرورش بر اساس این سند که نقش قانون اساسی آموزشی را ایفا میکرد، گرفته شده است.(۴)(۵)
گرچه اعزام معلمین پرورشی به مدارس با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی رها گردید و اندکی از فشارها کاسته شد ولی تغییرات نتوانستند تا عمق گسترش یابند و روال پیشین با قدرت بیشتر در زمان محمود احمدی نژاد، به مدارس بازگشت. دراین مقطع جنسیت زدگی کتابهای درسی آشکارترشد، و مطالب علمی که با آموزشهای اسلامی همخوانی نداشتند حذف شدند. لطمه محمود احمدی نژاد به آموزش و پرورش کشور در طول ۴۰ ساله جمهوری اسلامی بی سابقه بود. به یک بیان، مرحله اول انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ و مرحله دوم آن در زمان احمدی نژاد محقق شد.
درسال۱۳۹۰ سند تحول بنیادین تصویب شد که تکمیل سند ایدئولوژیکی سال ۱۳۶۶ بود.(۶)
دهه اول انقلاب، دوران برپایی نظام آموزشی جدید بود. اجباری شدن حجاب، افزایش ساعات تعلیمات دینی و قرآن، پاکسازی بیش از ۴۰۰۰۰ معلم و کارمند، انطباق متون کتب درسی با شریعت اسلام، بر قراری جشن تکلیف دختران در ۹ سالگی درکلاس سوم ابتدایی، که با کادو و چادر آغاز میشد تا به آنها بگویند که دیگر بزرگ شده و آماده ازدواج هستند، اجباری کردن رنگهای تیره برای یونیفورم مدرسه، تفکیک جنسیتی، گزینش معلمین مکتبی بدون تجربه و مدرک آموزگاری، حلقههای به هم پیوسته برنامه آموزش و پرورش نوین اسلامی بودند. انقلاب فرهنگی ۱۳۵۹ با بستن دانشگاهها و پاکسازی دانشجویان و استادان دگراندیش، نظام آموزشی را به کلی دگرگون ساخت. تاثیرجنگ هشت ساله در محیط آموزشی با وارد کردن معنی شهادت و جهاد، آموزش نظامی کودکان در مدارس و بردن کودکان زیر ۱۵ سال به جبهه، بخشی دیگر از برنامه آموزشی حکومت بود.
اعزام معلمین امور پرورشی و تربیتی به مدارس که در اصل برای شستشوی مغزی دانش آموزان با دگمهای مذهبی انجام میشد، اقدام دیگری در این مسیر بود که تاثیر منفی شدیدی در جامعه آموزشی و محیط خانوادگی برجای گذاشت. مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۶ قانون “اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش” را تصویب کرد که یک برنامه سیاسی-ایدیولوژیک بر اساس نظریههای دینی شیعه برای تربیت نسل جوان بود. در این سند، آموزش دینی و تزکیه دانش اموزان بر تعلیم اولویت داده شد. همه تصمیمات بعدی آموزش و پرورش بر اساس این سند که نقش قانون اساسی آموزشی را ایفا میکرد، گرفته شده است.(۴)(۵)
گرچه اعزام معلمین پرورشی به مدارس با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی رها گردید و اندکی از فشارها کاسته شد ولی تغییرات نتوانستند تا عمق گسترش یابند و روال پیشین با قدرت بیشتر در زمان محمود احمدی نژاد، به مدارس بازگشت. دراین مقطع جنسیت زدگی کتابهای درسی آشکارترشد، و مطالب علمی که با آموزشهای اسلامی همخوانی نداشتند حذف شدند. لطمه محمود احمدی نژاد به آموزش و پرورش کشور در طول ۴۰ ساله جمهوری اسلامی بی سابقه بود. به یک بیان، مرحله اول انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ و مرحله دوم آن در زمان احمدی نژاد محقق شد.
درسال۱۳۹۰ سند تحول بنیادین تصویب شد که تکمیل سند ایدئولوژیکی سال ۱۳۶۶ بود.(۶)
با
توجه به اینکه اساس سند تحول بنیادین، غالب ریزی هویت دانش آموزان بر بنیاد اسلامی
بود، اقدامات مخرب فراوانی برای پیاده کردن اصول آن درمدارس و دانشگاهها انجام
گرفت. تبعیض جنسیتی، قومی و مذهبی اساس این سند را تشکیل میداد و بهمین دلیل در
تضاد عمیقی با سند ۲۰۳۰
یونسکو قرارداشت.(۷)
سند ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار با تعیین ۱۷ اهداف، رهبران جهان را موظف میکند
که به فقر و خشونت پایان دهند و راه صلح، عدالت و رفاه برای مردم را در پیش
بگیرند. آموزش همگانی، توانمندی زنان، حفظ محیط زیست و محترم شمردن تنوع فرهنگی
از اهداف مهم این سند میباشد. بطور مثال در هدف پنجم به برابری جنسیتی و اموزش
حقوق شهروندی تاکید دارد، در هدف دهم، تاکید به رفع هر گونه نابرابری و تبعیض در
جامعه میگذارد. یکی دیگر ازمسایل اساسی سند، سکولار بودن آموزش است که در تقابل
با آموزههای دینی و سیاسی درمدارس قرار دارد. گرچه سند ۲۰۳۰ توسط دولت ایران امضا شده بود ولی
با مخالفت شدید آقای خامنهای از دستور کار خارج شد و سند تحول بنیادین جایگزین
آن شد.
نادیده گرفتن
نیازهای قومی، زبانی و مذهبی دیگر مردمان ایران، از برنامههای مضر آموزشی بود و
بخصوص طرحهای جنسیتی دوره احمدی نژاد، مثل سهمیه بندی جنسیتی و ممنوعیت تحصیلی
دختران از ۷۷ موضوع
درسی، موانع زیادی بر سر راه ورود دختران به دانشگاهها بر پا ساخت. در حالیکه در
سال ۱۳۸۷ نسبت دختران دانشجو به حدود ۶۵ درصد کل افزایش یافته بود، با اجرای
سهمیه بندی جنسیتی، سهمیه بندی محلی و تفکیک جنسیتی، در سال ۱۳۸۹ این نسبت به زیر ۵۰ درصد تنزل نمود، به گونهای که
تعداد دانشجویان پسر در طول چند ساله اخیر از شمار دختران پیشی گرفته است. تنها
در سالهای اول انقلاب اسلامی تعداد دانش آموزان دختر در دوران ابتدایی با دانش
آموزان پسر مساوی شد که کمکی برای افزایش جمعیت باسواد کشور محسوب میشد.
در یک جمعبندی
کلی میتوان گفت که اساس آموزش در ایران بر محور شیعیگری، تمامیتخواهی اسلامی و
برای تربیت امتی مطیع و بیحقوق پایهریزی شد. آموزشی که یادگیری را از بالا، با
دیدی عامرانه توصیه میکرد و با نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق انتخاب فردی، سدی
در مقابل استقلال فکری و تصمیم گیری دانش آموزان میشد. تغییر قابل توجه دیگر،
خصوصی سازی آموزش بود که منجر به فشار مالی بر خانوادهها و همینطور بی توچهی مسولین
به کیفیت آموزشی بود که در بخش بعدی به آن پرداخته میشود.
خصوصی
سازی آموزش و پرورش
یکی از تغییرات مخربی که در امر آموزش و پرورش کشور صورت گرفته خصوصی سازی امر آموزش در کلیه نهادهای آموزشی است، بطوریکه یکی از نگرانیهای خانوادهها در آغاز سال تحصیلی، پرداخت شهریه و دیگر هزینههای آموزشی فرزندان میباشد. با اضافه کردن تبصرههای مختلف به قوانین آموزش رایگان، آموزش دولتی را به آموزش پولی تبدیل کردهاند. اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی بر آموزش و پرورش رایگان در همه سطوح و تربیت بدنی رایگان برای همه اذعان دارد، ولی با تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۶۱، دیگر موسسات غیرانتفاعی در سال ۱۳۶۴، تاسیس دانشگاه پیام نور در سال ۱۳۶۷ شمسی و همینطور مدارس غیر انتفاعی بیانگر نقض اصول قانون اساسی و تبدیل آموزش به یک نهاد تجاری برای کسب در آمد بود. کیفیت آموزشی نیز زیر سوال رفته و با بودجه ناکافی مدارس و عدم رسیدگی به وضعیت آموزگاران، هر سال وضعیت آموزشی بدتر شده است. علیرغم این وضع، شاید همگانی شدن آموزش در ابتدای انقلاب اسلامی و فرستادن دختران به مدارس ابتدایی و همینطور تعداد زیاد فارغ التحصیلان دختر در دانشگاهها یک سرمایه اجتماعی باشد که بر خلاف خواسته حاکمان، میتواند در تغییرات اجتماعی تقش قابل توجهی ایفا کند.(۸)
یکی از تغییرات مخربی که در امر آموزش و پرورش کشور صورت گرفته خصوصی سازی امر آموزش در کلیه نهادهای آموزشی است، بطوریکه یکی از نگرانیهای خانوادهها در آغاز سال تحصیلی، پرداخت شهریه و دیگر هزینههای آموزشی فرزندان میباشد. با اضافه کردن تبصرههای مختلف به قوانین آموزش رایگان، آموزش دولتی را به آموزش پولی تبدیل کردهاند. اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی بر آموزش و پرورش رایگان در همه سطوح و تربیت بدنی رایگان برای همه اذعان دارد، ولی با تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۶۱، دیگر موسسات غیرانتفاعی در سال ۱۳۶۴، تاسیس دانشگاه پیام نور در سال ۱۳۶۷ شمسی و همینطور مدارس غیر انتفاعی بیانگر نقض اصول قانون اساسی و تبدیل آموزش به یک نهاد تجاری برای کسب در آمد بود. کیفیت آموزشی نیز زیر سوال رفته و با بودجه ناکافی مدارس و عدم رسیدگی به وضعیت آموزگاران، هر سال وضعیت آموزشی بدتر شده است. علیرغم این وضع، شاید همگانی شدن آموزش در ابتدای انقلاب اسلامی و فرستادن دختران به مدارس ابتدایی و همینطور تعداد زیاد فارغ التحصیلان دختر در دانشگاهها یک سرمایه اجتماعی باشد که بر خلاف خواسته حاکمان، میتواند در تغییرات اجتماعی تقش قابل توجهی ایفا کند.(۸)
رشد بی رویه
دانشگاهها درکشور، مورد انتقاد بسیاری ازکارشناسان آموزشی قرارگرفته است، طبق
آخرین اعلام مؤسسه اسپانیایی CISC
تعداد دانشگاهها درکشورهای پیشرفته جهان زیر۵۰۰ دانشگاه است. آلمان دارای۴۱۲، انگلیس ۲۹۱
وحتی امریکا با
جمعیت حدود ۳۲۳
میلیون نفر، فقط ۲۸۰
دانشگاه دارد که ۵۹ دانشگاه آن جزو ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان هستند. درنتیجه،
میتوان پرسید زمانی که فارغ التحصیلان ایرانی نمیتوانند وارد بازارکارشوند ویا
ازکیفیت آموزشی بالایی بهره مند باشند پس ۲۵۶۹ دانشگاه برای چیست؟(۳)
درخاتمه باید
گفت یکی از ویژگیهای محیط سالم آموزشی دوری ازسیاست و مذهب و تمرکز برعلم و دانش
است که متاسفانه برنامه آموزشی کشور ما فاقد آنست. همینطور آموزش رایگان حق هرفردی
درجامعه است، ولی کشورما ازجمعیت ۱۰
میلیونی بیسواد رنج میبرد، در نتیجه این سوال مهم بوجود میآید درحالیکه
قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان و چندین کشور دیگر منطقه، بیسوادی را ریشه کن
کردهاند، چرا حکومت درطول ۴۰ سال
گذشته، نتوانسته است بیسوادی را درکشورمان ریشه کن کند؟(۹)
ناهید حسینی
منبع: برنامه کارنامه-تلویزیون من و تو
بهمن ۱۳۹۷
ناهید حسینی
منبع: برنامه کارنامه-تلویزیون من و تو
بهمن ۱۳۹۷
—————————
منابع: ۱-جمعیت ایران از مرز ۸۱ میلیون نفر گذشت. خبرگزاری ایرنا
(۲) آمار دانش آموزان ایران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷، Utiran.com، مجموعه آموزشی یوتیران، مهر ماه ۱۳۹۷
(۳) ایران پنج برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه دارد، توانا، ۲۸ اکتبر ۲۰۱۸،
(۴) دکتر رمضان جهانیان، بررسی و تحلیل سیاستهاي توسعههاي آموزش و پرورش ایران در دوره معاصر. تغییر بنیادي سیاستهاي نظام آموزش و پرورش، ۱۳۹۱، (ص ۱۰۰).
(۵) شوراي عالی وزارت آموزش و پرورش، کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامی ایران، تهران: وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۶۸، (ص 43).
(۶) جزییات سند بنیادین آموزش و پرورش منتشر شد. خبرگزاری فارس، ۱۳۹۰
(۷) دگرگون ساختن جهان ما: دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار. سند سازمان ملل، مترجم: مهرناز پیروز نیک. ۲۰۱۵
(۸) نسیم روشنایی، خصوصی سازی دانشگاهها، در خدمت سوادگری و سرکوب. ۱۳۹۷،
(۹) ایران ۱۰ میلیون بیسواد مطلق دارد ، عصر ایران، ۱۳۹۴
منابع: ۱-جمعیت ایران از مرز ۸۱ میلیون نفر گذشت. خبرگزاری ایرنا
(۲) آمار دانش آموزان ایران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷، Utiran.com، مجموعه آموزشی یوتیران، مهر ماه ۱۳۹۷
(۳) ایران پنج برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه دارد، توانا، ۲۸ اکتبر ۲۰۱۸،
(۴) دکتر رمضان جهانیان، بررسی و تحلیل سیاستهاي توسعههاي آموزش و پرورش ایران در دوره معاصر. تغییر بنیادي سیاستهاي نظام آموزش و پرورش، ۱۳۹۱، (ص ۱۰۰).
(۵) شوراي عالی وزارت آموزش و پرورش، کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامی ایران، تهران: وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۶۸، (ص 43).
(۶) جزییات سند بنیادین آموزش و پرورش منتشر شد. خبرگزاری فارس، ۱۳۹۰
(۷) دگرگون ساختن جهان ما: دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار. سند سازمان ملل، مترجم: مهرناز پیروز نیک. ۲۰۱۵
(۸) نسیم روشنایی، خصوصی سازی دانشگاهها، در خدمت سوادگری و سرکوب. ۱۳۹۷،
(۹) ایران ۱۰ میلیون بیسواد مطلق دارد ، عصر ایران، ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر